English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (4403 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
review U مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
reviewed U مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
reviewing U مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
reviews U مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
feasibility U بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
resurvey U بررسی مجدد
system follow up U ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
System Monitor U امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
TDR U آزمایش برای یافتن محل خطای کابل , ارسال یک سیگنال روی کابل و بررسی مدت زمان برگشت آن
echoing U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo U هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
editing run U در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
warm boot U شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
charges U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
re endorsement U پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
inference U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inferences U بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
link U برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test U و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
regenerating U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerates U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
automatics U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic U کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
edited U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
analogues U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogue U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analog U یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
monitored U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
observations U مشاهده
observation U مشاهده
seeing U مشاهده
observantion U مشاهده
course line shot U مشاهده در خط
observational techniques U فنون مشاهده
ovservation U قوه مشاهده
faculty of observation U قوه مشاهده
observation error U خطای مشاهده
observability U مشاهده پذیری
naturalistic observation U مشاهده طبیعی
apperceive U مشاهده کردن
perceptivity U قوه مشاهده
unseen U مشاهده نشده
objectives U قابل مشاهده
beheld U مشاهده کرده
beheld U مشاهده شده
animadversion U مراقبت مشاهده
objective U قابل مشاهده
observational U مبنی بر مشاهده
perceived U مشاهده کردن
observing U مشاهده کردن
perceive U مشاهده کردن
perceives U مشاهده کردن
perceiving U مشاهده کردن
observers U مشاهده کننده
sees U مشاهده کردن
see U مشاهده کردن
observes U مشاهده کردن
beholds U مشاهده کردن
beholding U مشاهده کردن
behold U مشاهده کردن
observe U مشاهده کردن
observer U مشاهده کننده
observed U مشاهده کردن
twing U مشاهده کردن
residue check U بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
participant observer U مشاهده گر شرکت کننده
perception of an object U مشاهده یا دیدن چیزی
indiscernibly U بطور غیرقابل مشاهده
observational error U خطای مشاهده [ریاضی]
observable quantity U کمیت مشاهده پذیر
participant observation U مشاهده توام با مشارکت
perception U مشاهده قوه ادراک
perceivable U مشاهده کردنی دیدنی
perceptions U مشاهده قوه ادراک
observed score U نمره مشاهده شده
perceptiveness U بینایی قوه مشاهده
observed frequency U بسامد مشاهده شده
ovservation U مشاهده رصد کردن
empirically U از روی مشاهده و تجربه
imperceptible U غیر قابل مشاهده
imperceptibly U بطور غیرقابل مشاهده
history U صفحاتی که مشاهده شده
spots U مشاهده کردن گلوله ها
sight the anchor U مشاهده کردن لنگر
a posteriori U مبنی بر تجربه و مشاهده
spot U مشاهده کردن گلوله ها
histories U صفحاتی که مشاهده شده
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
identify U مشاهده کردن شناسایی کنید
identifying U مشاهده کردن شناسایی کنید
identified U مشاهده کردن شناسایی کنید
imperceptibility U غیر قابل مشاهده بودن
identifies U مشاهده کردن شناسایی کنید
see for oneself U از نزدیک مشاهده کردن بچشم خود دیدن
confucion symbols U علاپم کنفسیون که صرفا در فرش چین مشاهده می شود
periscope U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
incidental images U تصویرهایی که مشاهده انهانتیجه تاثیراتی است که ازچشم ناپدیدگشته اند
periscopes U دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
cyclic redundancy check U بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
reverted U برگشت
recrvdescence U برگشت
returns U برگشت
revert U برگشت
recoiling U برگشت
recrudescence U برگشت
returning U برگشت
recoiled U برگشت
turnrounds U برگشت
return U برگشت
turnarounds U برگشت
reverts U برگشت
returned U برگشت
recoil U برگشت
recoils U برگشت
relapsed U برگشت
drawbacks U برگشت
reverting U برگشت
drawback U برگشت
d.c. reinsertion U برگشت سی دی
capsizal U برگشت
turnaround U برگشت
relapse U برگشت
reversals U برگشت
reversal U برگشت
d.c. restoration U برگشت دی سی
recovery U برگشت
recoveries U برگشت
upturn U برگشت
relapsing U برگشت
relapses U برگشت
back water U برگشت اب
regression U برگشت
right of reversion U برگشت
turnover U برگشت
retrocession U برگشت
retrocedence U برگشت
retrogression U برگشت
refluence U برگشت
reflux U برگشت
tergiversation U برگشت
regurgitation U برگشت
reoccur U برگشت
veered U برگشت
veers U برگشت
regression line U خط برگشت
veer U برگشت
return line U خط برگشت
turnabout U برگشت
turnabouts U برگشت
recurrenge U برگشت
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
return wire U سیم برگشت
irremeable U برگشت نا پذیر
return current U جریان برگشت
reverses of fortune U برگشت روزگار
reversible U برگشت پذیر
irrevocability U برگشت ناپذیری
irreversibility U برگشت ناپذیری
rematch U مسابقه برگشت
armstand dive U بالانس برگشت
return flow U جریان برگشت
nonlinear regression U برگشت غیرخطی
revocable U قابل برگشت
repercussion U انعکاس برگشت
back water curve U منحنی برگشت اب
linear regression U برگشت خطی
irriversible U برگشت ناپذیر
retrocessive U برگشت کننده
irrevocably U بطور بی برگشت
returnable U قابل برگشت
reflector U برگشت دهنده
reflectors U برگشت دهنده
retrograde U برگشت دهنده
retrogressive U برگشت کننده
return cargo U محموله برگشت
regressive U برگشت کننده
return pipe U لوله برگشت
return conductor U سیم برگشت
downward travel U ضربه برگشت
backspace U برگشت به عقب
irreversible U برگشت ناپذیر
grid return U سیم برگشت
retrocedent U برگشت کننده
image reversal U برگشت تصویر
ground return U برگشت زمینی
back U درعقب برگشت
flyback pulse U پالس برگشت
backs U درعقب برگشت
backward reaction U واکنش برگشت
Recent search history Forum search
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1ترجمه ی stirling numberبه انگلیسی؟
1internalising somatic systems
2reintroduce?
2Protozoa: entamoba coli cyst seen
1بررسی مناسبات تاریخ و کلام در اندیشه امامیه با تاکید بر تعارضات در اوصاف امام
3تحت بررسی
3تحت بررسی
3تحت بررسی
1range check
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com